گیومه



همیشه این بحث آقازاده ها و پارتی دارها از بچگی در ذهن من بود و به نوعی با آن درگیر بودم. همیشه با مسائل اینچنینی و پارتی بازی و ناشایسته سالاری مشکل بنیادی داشتم. هر چه بیشتر می گذرد هم این مشکل من بیشتر از پیش میشه. البته در این دعوا ظاهرا طرف مقابل در حال پیروزیه و کمر من را به خاک می ماله

 

راستش این بحث ژن های خوب که مطرح شد یه کم خیالم راحت شد که اینا کلا با ماها فرق دارند و یه جوری نژاد برتر هستند. اینطوری کمتر اذیت میشم. قبول اینکه شهروند درجه دوم و یا چندم هستم با اینکه شاید یه جورایی شبیه برده داری و نظام طبقاتی به نظر بیاد ولی ولقعا از لحاظ ذهنی بهتره. اینکه اونا نژادشون بهتره و ژن خوبی دارند خب آدم بهتر قبول می کنه و بهتر حس بردگی خودم را پذیرفتم.

فقط کاش این اربابان عزیز و دوست داشتنی را در همان کاخ های خود محصور می کردند تا با ما ژهای داغون و نشر نداشته باشند. اینطوری علاوه بر اینکه دامان اونا پاکتر می ماند علاوه بر این محیط کار ما هم 

 

امان امان


چرا این وضعیت اسفبار در مشاغل و اوضاع کسب و کار اتفاق افتاده ؟ واقعا مقصر کیست و آیا راهکاری موجود است؟

 

بعنوان کسی که سالها در حال کار هستم تا بحال وضعیتی به این بدی را تجربه نکرده بودم . هر روز یک شرکت و یا کارخانه در حالت تعطیل و یا نیمه تعطیلی قرار می گیرد. بسیاری از افراد با تجربه هر روز در شرایط بدتر شغلی قرار می گیرند. افراد تازه کار هم که شرایط بهتری را ندارند.

جدیدا با یکسری از فارغ التحصیلان صحبت می کردم و صرفا نا امیدی را در صحبت هایشان می دیدم . به دلیل فراگیر شدن شبکه های اجتماعی و اطلاعات بد که هر روزه دریافت می کنند، عملا دچار یاس و نومیدی شده اند.

کسب و کارهایی که سالها پرچمدار صنعت خود بودند در حال تعدیل نیرو هستند و به این ترتیب معضل کار و شغل که از دیرباز گریبان گیر این مملکت بوده است وارد فاز جدیدی شده است.

آیا صرفا مقصر تحریم ها است؟ 

به نظر من با وجودیکه تحریمها قطعا موثر بوده است ولی دلیل اصلی وضعیت جاری کشور نیستند. سوء مدیریت در کشور بیداد می کند و کارها به دست افراد ناکاردان افتاده است. شرکتها بجای اینکه با مدیریت صحیح شرایط را سپری کنند و از تهای درست بهره ببرند برعکس در وضعیت خفته قرار گرفته اند. 

مشکلات مدیریتی و جناحی معضلی است که همه ی بخش های کشور را تحت تاثیر قرار می دهد. فساد اقتصادی نیز به این امر اضافه شده است.

 

به نظر اینجانب تهای دولتی که باعث ایجاد شرکتهای خصولتی شده است یکی از معضلات بخش کار است. شرکتهای خصوصی هم که نه توان لازم را دارند و نه انگیزه مناسب.

 

شاید تنها راه این است که دخالت دولت در شرکتها کاهش یابد و شفافیت لازم را به این بازار برگرداند.

 

با امید روزهای بهتر

 

 


یه چیزی چند وقتیه که ذهنم را خیلی مشغول کرده و واقعا ناراحتم کرده است.

چند وقت پیش سوار یکی از این تاکسی های آنلاین شدم و متوجه بوی بدی شدم. وقتی بیشتر توجه کردم فهمیدم که بوی عرق راننده بود. راستش خیلی ناراحت شدم که این فرد به نظافت خودش توجه نکرده است. بعدا وقتی دوباره و چند باره با این موضوع برخورد کردم، طوری که ایجاد ناراحتی و حس بدی نکنه با راننده شروع به صحبت کردم و از هر دری سخنی گفت. 

متوجه شدم این بندگان زحمت کش شب را درون همان اتومبیل به صبح می رسانند و قطعا امکان حمام رفتن ندارند.

اینکه در یک کشور افراد مجبور به این نوع زندگی شوند واقعا ناراحت کننده است . ای کاش این کشور با این همه منابع و متخصص ، به فکر اشتغال افراد خود هم بود.

واقعا ناراحت کننده است 


بسیاری از دوستان با ترغیب سایرین وارد حوزه بورس می شوند و با توجه به اینکه خرید و فروش در بورس هم بصورت آنلایم انجام می پذیرد، شروع به معامله می کنند. غالبا در ابتدای کار هم سود می برند. و سرمایه بیشتری را وارد بورس می کنند. بدون اینکه از ریسک های آن مطلع باشند و کم کم آلوده می شوند. البته به هیچ وجه بورس را نفی نمی کنم ولی وارد شدن به بورس را بدون اطلاع و دانش کاملا مضر می دانم. 

توصیه اینجانب به عزیزانی که قصد فعالیت در بورس را دارند، این است که ابتدا با عرضه اولیه ها شروع کنند و کم کم سهام های بسیار ممتاز را در مقادیر کم خریداری کنند. همانطورکه می دانید عرضه های اولیه تقریبا همیشه سود می دهند البته سود بالایی نمی دهند ولی به هر حال سود می دهند. همچنین خرید سهام های ممتاز و بنیادی نیز اگر با دقت و در مقادیر کم انجام شود و مهمتر از همه اینکه حد ضرر و حد سود مشخصی را در نظر بگیرند، می تواند مفید واقع شود.

قطعا نظر اینجانب مبنی بر چند شغله بودن در شرایط جاری کشور است ولی نباید با این منطق در هر حوزه ای بدون فکر وارد شد.

 

بسیاری از افراد پس از چند ماه حضور در بورس با ضرر های هنگفتی مواجه می شوند و تجربه ای تلخ را سپری می کنند.

 

 


 

مصاحبه شغلی

 

یکی از معضلات شرایط حاضر یافتن کار و شغل است و اینکه چطور به سمت یک شغل مناسب حرکت کنیم و چه مراحلی را طی کنیم. متاسفانه به دلیل شرایط بد اقتصادی و روند رو به نزول رشد اقتصادی، وضعیت کار در ایران هر روز بدتر از روز قبل می شود. بسیاری از شرکتها رو به ورشکستگی می باشند و با تعدیل نیرو سعی در ماندگاری در بازار دارند. 

تقریبا روزی نیست که با اینچنین مشکلی از دوستان و آشنایان مواجه نشویم و به زودی قطعا گریبانگیر خودمان و بستگان درجه یک نیز می شود.

 

اینکه برای یافتن یک شغل چه مراحلی باید طی شود قطعا بسته به تخصص و محیط کاری افراد متفاوت است و شبکه های اجتماعی متنوع مانند لینکدین و غیره می تواند کمک کنند. ولی قطعا هیچ چیز مانند شبکه دوستان و آشنایان نمی تواند برای رسیدن به شغل دلخواه مناسب و به جا باشد. در هر صورت با هر طریقی که خود را به نیازمندی در یک شرکت متصل کنیم آنگاه تازه نوبت به مصاحبه کاری می رسد. خب آیا می دانیم چطور یک

مصاحبه کاری موفق را می توانیم تجربه کنیم.

 

بسیاری از مواردیکه در سایتهای مختلف نوشته شده است شاید به نظر فانتزی بیایند ولی واقعیت اینه که این موارد تاثیر بسیار زیادی دارند و قطعا در موفقیت یک مصاحبه کاری موثر است.

 

برخی از این موارد را ذیلا تقدیم میکنم:

 

  • با تحقیق در مورد شرکت و مصاحبه کنندگان شروع کنید.
  • پاسخهای خود را در مورد سؤالات متداول مصاحبه تمرین کنید.
  • توضیحات شغل را دوباره بخوانید.
  • برای پاسخ به سؤالات از روش STAR استفاده کنید.
  • برای تمرین جواب دادن به سوالات ، از دوستان خود استفاده کنید.
  • لیستی از معرف ها را تهیه کنید.
  • با مثال هایی از کار خود آماده شوید.
  • شب قبل، مصاحبه خود را برنامه ریزی کنید.
  • سؤالات هوشمندانه را برای مصاحبه کنندگان آماده کنید.
  • نسخه هایی از رزومه ، دفترچه یادداشت و قلم خود را همراه داشته باشید.
  • 15 دقیقه زودتر از مصاحبه حضور یابید.
  • حس عالی اولیه را ایجاد کنید.
  • با هر کسی که با آنها روبرو می شوید با احترام رفتار کنید.
  • رفتار و زبان بدن خوب را تمرین کنید.
  • با اصالت و مثبت بودن برنده شوید.
  • به سؤالات پرسیده شده پاسخ صحیح دهید.
  • پاسخهای خود را به مهارتها و موفقیتهای خود برگردانید.
  • پاسخ های خود را مختصر و متمرکز نگه دارید.
  • درباره کارفرمایان قبلی خود صحبت منفی نکنید.
  • در مورد مراحل بعدی سؤال کنید.
  • بعد از مصاحبه نامه تشکر شخصی ارسال کنید.

 

با آرزوی موفقیت

 

منبع:

21 نکته مصاحبه کاری موفق : چگونه یک حس عالی ایجاد کنیم

 

 


تکنولوژی هواپیما

 

هواپیما به هر نوع وسیله پروازی با بال های ثابت گفته می شود که از هوا سنگین تر باشد و بوسیه یک ملخ یا جت با سرعت بالا حرکت داده شود و بوسیله واکنش دینامیک هوا در مقابل بال هایش ساپورت شود.

اجزای اساسی هواپیما یک سیستم بال برای حفظ آن در حالت پرواز ، سطوح دم برای تثبیت بالها ، سطوح متحرک برای کنترل هواپیما در پرواز و یک نیروگاه برای تأمین نیروی لازم برای فشار هواپیما از طریق هوا است. پیشبینی های لازم در هنگام باقی مانده بر روی زمین و هنگام برخاستن و فرود باید در نظر گرفته شود. بیشتر هواپیماها دارای بدنه محصور شده برای قرار دادن خدمه ، مسافران و محموله هستند. کابین خلبان جایگاهی است که خلبان از طریق آن از کنترل ها و ابزارها برای پرواز هواپیما بهره می برد.

 

اصول پرواز و عملیات هواپیما

آیرودینامیک

یک هواپیما در پرواز مستقیم و بدون تغییر سطح پرواز ، چهار نیرو دارد که بر روی آن عمل می کنند. (در هنگام چرخش ، پایین آمدن و بالا رفتن ، نیروهای اضافی نیروهای دیگری نیز نقش بازی می کنند)

این نیروها به این صورت هستند: لیفت ، یک نیروی رو به بالا است. درگ ، یک نیروی بازدارنده در برابر لیفت و اصطکاک هواپیما است که در هوا حرکت می کند. وزن ، تأثیر نیروی جاذبه بر روی هواپیما است. تراست که توسط سیستم پیشرانش فراهم می شود (یا در مورد هواپیماهای بدون نیرو ، با استفاده از نیروی جاذبه برای افزایش ارتفاع به سرعت). درگ و وزن عناصر ذاتی در هر جسم ، از جمله هواپیما هستند. لیفت و تراست عناصری هستند که به صورت مصنوعی ایجاد شده اند تا بتوانند هواپیما را قادر به پرواز کنند.

 


سوال جالبی که مطرح می شود و بحث در خصوص پاسخ به آن هم خالی از لطف نیست همین فرق علم و فنآوری است.

علم ایجاد دانش است با ابزار مربوط به خود مانند آزمایشات و تحقیقات و .

ولی تکنولوژی و فناوری عملا استفاده از علم و دانش است در راستای حل کردن مشکلات بشر و پاسخگویی به نیازمندیهای انسان

 

علوم غالبا در دو دسته بندی علوم طبیعی و علوم اجتماعی تقسیم بندی می شوند. تکنولوژی ها غالبا از چندین رشته مهندسی و غیر مهندسی در مسیر ایجادشان استفاده می کنند. در مسیر توسعه تکنولوژی حتی رفتار شناسی و علوم اجتماعی نیز به کار گرفته می وند تا مصرف کننده بهترین رابطه را با دستگاه و وسیله برقرار کند.

 

فنآوری پاسخگوی نیاز بشر و تسهیل کننده زندگی انسان است ولی قطعا بر دوش علم سوار است. البته نکته ای که نباید به فراموشی سپرده شود این است که برخی از جنبه های تکنولوژی بر علم استوار نیست و از تجربیاتی حاصل گردیده است که بشر طی میلیونها سال به دست آورده است ولی هنوز بطور علمی اثبات کامل و مشخصی برای آن ارائه نشده است.

 

نتیجه این است که فناوری از تمام دست یافته های بشری استفاده می کند تا نیازمندیهای بشری را جواب دهد . اگر مانی علمی و دانشی برای ایجاد تکنولوژی باشد که قطعا بهتر و مفیدتر است ولی قطعا در نبود مبانی علمی، برای ایجاد تکنولوژی از تجربه استفاده می شود.

 


روز جمعه وقتی برنامه ای نداشته باشی می تونه صرفا به استراحت بگذره . وقتی برنامه از قبل نوشته شده ای برای این روز داری ، اصلا آدم نمی فهمه چطور تموم میشه.

من بطور معمول سر رزدن به پدر و مادر و خانواده را در برنامه روتین خودم برای این روز قرار می دهم. چیزی که برام مهمه اینه که حتما مطالبی هم بنویسم. نوشتن به من آرامش خاصی می دهد. وقتی می نویسم حس می کنم هستم. قبلا عادت داشتم در دفترچه می نوشتم ولی تصمیم گرفتم در وبلاگ بنویسم. اینکه با افراد مختلف در این محیط ارتباط برقرار می کنم برام بسیار جذاب است. تجربه خوب و برنامه ای جدید برای روز جمعه

 

خوش باشید


امروز بانوان عزیز و محترم کشور عزیزمان به ورزشگاه آزادی راه یافتند و از دیدن بازی لذت بردند. واقعا چه مشکلی پیش آمد؟ چرا باید نصف جمعیت کشور را از بسیاری از حقوق خود نفی کنیم؟

به نظرم مردان کشور ما نیز آنقدر کمال دارند که در حضور بانوان حفظ شان نمایند. در هر صورت نمی توان با هر دلیلی از استفاده دیگران از فضاهای عمومی جلوگیری کرد.

همه باید به همدیگر احترام بگذاریم. 


خیلی وقتها بین افرادی که کتاب می خوانند و دوستانی که با کتاب بیگانه هستند بحث در می گیره. غالبا بیگانگان با کتاب استناد می کنند که خواندن کتاب به تنهایی کافی نیست و باید عمل هم کرد. ولی افرادی که کتاب می خوانند نه تنها خواندن کتاب را سرگرمی خود معرفی می کنند یادگیری نگارش و اصول را نیز مطرح می کنند.

نگاه من طور دیگری است

به نظرم خواسته یا ناخواسته وقتی کتاب می خوانیم با منطق آشنا می شویم و در این صورت ذهنمان جستجوگر می شود و آنگاه هر صحبتی را به راحتی قبول نمی کنیم. به این معنی که رفرنس دادن و پایه و مبنا داشتن را یاد می گیریم و هر حرفی را به راحتی قبول نخواهیم کرد.

افرادی که به مطالعه کردن عادت کرده اند را نمی توان با حرفهای بی اصول به بازی گرفت.

به نظرم علاوه بر تمام مزایای مطالعه، اینکه عادت به قبول کردن حرفها با رفرنس و مدرک کنیم، بسیار مهم است.

 


تغییر شغل یکی از کارهایی است که واقعا سخت و یکی از تصمیمات و معضلات زندگی کاری است. اینکه چه موقع تصمیم به تغییر شغل بگیریم و چه زمانی این کار را انجام دهیم بسیار مهم است. زیرا اگر دیرتر از موعد شغل خود را عوض کنیم ممکن است دچار مشکلات عدیده ای شویم.

علائمی وجود دارد که بعنوان نشانه اینکه وقت تغییر دادن شغلمان فرا رسیده است مباشند:

 

 

ادامه مطلب


هر از چند گاهی که به دور و بر خود نگاه می کنم اینچنین سوالاتی برام پیش میاد. مثلا کیبورد را چه کسی احتراع کرد. البته واقعا برام اسم شخص مهم نیست ولی برام این مهمه که چطور افرادی به این زیبایی به ایجاد چنین ابزار ارزشمندی دست می زنند. بسیاری از تجهیزاتی که می بینیم پس از فکر و تلاش یکنفر و یا یک گروه ایجاد شده است. عملا فرق مخترعین با ما چیست؟ البته واقعیتش منظورم برخی از مخترعین وطنی نیست که هر روز اختراع هایی دارند که در جهان اول است؟!!!

واقعا اونها چطور به جهان نگاه می کنند و چطور اطراف را می بینند؟ 

آنطور که من می دانم داشتن علم و دانش و . در اختراع ها خیلی مهم نیست. اینکه فردی به خوبی اطراف خود را ببیند و کسری ها و نیازها را به خوبی درک کند از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.

اجازه دهید مثالی بزنم.

فرض کنید من متوجه می شوم که برای انتقال یک جسم از یک ناحیه به ناحیه دیگر نیاز به ابزاری است که این انتقال را انجام دهد. محدودیتها و موارد مربوط به آن را که در ذهنم شکل گرفته است را به یک طراح اعلام می کنم و او برایم نقشه های مربوطه را ارائه می دهد و آنگاه به کارگاه می روم و آنرا می سازم و کم کم بهبود می دهم.

لذا در این پروسه نیاز به دانش ساخت و طراحی ندارم. البته اگر این دانش ها را داشته باشم قطعا بهتر و مفیدتر در طراحی و ساخت عمل می کنم ولی مشکل اینه که اگه اون دانش ها را داشته باشم آنگاه دیگه فکرم هم احتمال اینکه به سادگی پرواز کنه و ایده بدهد کمتر خواهد بود.

 

این موضوع یه کم شاید در نوشتار سخت باشد ولی برای اختراع نیاز به فکر باز و بدون محدودیت است و خوب دیدن و حس کردن اطراف


یک مشکل قدیمی که سالها با من است دیر خوابیدن است. خیلی مطالب متنوع در مورد مضرات این موضوع خوانده ام و سعی کردم با این موضوع بدنم را به زود خوابیدن اجبار کنم ولی متاسفانه به توافقی نرسیدیم.

مشکل بعضی از دوستان اینه که خوابشون نمی بره ولی مشکل من اینه که نمی خوام بخوابم!

متاسفانه هیچ دکتری هم نمی تونه این درد مرا دوا کنه

خلاصه که شب بیداری هم دنیایی داره

 


مفاهیم

بازاریابی و فروش در بسیاری از شرکتها با هم آمیخته شده است و بعضا به جای هم نیز به کار می روند. در شرکت قبلی که کار می کردم حتی این دو بخش عملا یک بخش بود و جدا نشده بود. در حالیکه کلا این دو بخظ متفاوت هستند.

 

توصیه می کنم متن مقاله بسیار ممفید را در این وب سایت مطالعه کنید که کاملا این دو مفهوم را به روشنی تحلیل می کند:

 

بازاریابی و فروش


مطابق معمول هر سال، امسال هم سیر ترشی انداختم. سالهاست  که هر سال یک دبه سیر ترشی میندازم. وقتی که حدودا هفت ساله می شوند شروع می کنم به باز کردن و استفاده از انها.

این سیر ترشی خانگی به طور کل با آنچه از بیرون تهیه می کنید متفاوت است. نه یک تفاوت کوچک بلکه اصلا قابل مقایسه نیست. 

اگر از خواص درمانی آن بگذریم که من اصلا اطلاع درستی از اونها ندارم ولی طعم و مزه ای داره که غذا را به شدت دلپسب می کنه.

متاسفانه برخی از دوستان برای درست کردن سیر ترشی، اون را می جوشانند البته زود سیاه می شه ولی اصلا اون طعم واقعی را پیدا نمی کنه

 

خلاصه اوصیکم به انداختن هر ساله سیر ترشی. الان فصلش است


برای خرید یک سری ظروف مسی به بازار رفته بودم.

قیمتهای این ظروف واقعا بالا رفته و برام جالب بود.

قیمت لیوان مسی از هجده هزار تومان شروع می شد و تا سی هزار تومان میرسید.

قیمت یک جای میوه ای بزرگ تقریبا چهارصد هزار تومان بود

قیمت یک پارچ آب را تقریبا یکصد و بیست هزار تومان 

 

چیزی که با توجه به مقایسه قیمتها مشاهده کردم حدودا بیست درصد قیمتها از داخل شهر پایین تر بود

البته توصیه می کنم به بازار سید اسماعیل بروید. قیمتهاش بهتره و مس فروشهای بیشتری داره

 

موفق باشید


 

پس از مدتها جستجو در اینترنت مطلب جامع و کاملی در خصوص جواب به این سوال که بلاکچین چیست پیدا کردم. با توجه به عدم اطلاع اینجانب خیلی وقتها دو بحث بلاکچین و بیت کوین و ارزهای دیجیتال را با هم اشتباه می گرفتم. در مطلب بیت کوین چیست نیز مطالب بسیار خوبی خواندم.

توصیه می کنم این مطالب را مطالعه نمایید


چند سال پیش مدیری داشتم که همیشه می گفت اگر به افراد سفارشی حقوق شان را بطور کامل پرداخت کنند ولی اجازه ندهند سر کار بیایند بسیار بهتر است و باعث پایین آمدن بهره وری سیستم هم نخواهند شد. حالا دقیقا متوجه صحبت های وی می شوم و با گوشت و پوست درک می کنم که آنچه او در خشت خام می دید من در آیینه هم نمی دیدم.

ولی معضلی که جدیدا ایجاد شده این افراد سفارشی یا نسخه ارتقاء یافته شان که همین ژن های خوب هستند نه تنها باید حقوق شان را داد بلکه باید یک شرکت هم بهشان داد تا ببرند خانه و اون را برای خودشان تخریب کنند.

متاسفانه ژن های خوب را وقتی بر روی شرکتها می گمارند کل شرکت را ازبین می برند.

 

یعنی میشه شاهد شایسته سالاری و خانه نشین شدن این ژن ها باشیم؟


چندین سال پیش وارد بورس شدم و یه سری خرید و فروش هم انجام دادم. بگذریم که ضرر هم کردم

 

تازگی ها صرفا توس عرضه های اولیه می روم سمت خرید. یه سهمی را می خرم و بعدش هم پس از یکی دو هفته می فروشمش

 

بد نیست و یک سود هرچند ناچیزی می دهد.

بهتر از ضرر کردنه


روز خوب روزیه که توی خیابان بچه های کار را نبینم که برای یه لقمه نان التماس می کنند اون هم توی کشور ثروتمندی مثل ایران

روز خوب روزیه که دعوا در خیابان نبینم اون ملتی که ادعای فرهنگ دارند

روز خوب روزیه که در از بین بردن حق دیگران در رانندگی از یکدیگر سبقت نگیریم اونم توی کشوری که تعارفات الکی اش اعصاب آدم را خرد می کنه

روز خوب روزیه که مثل آدم زندگی کنیم


بعضی وقتها دوست داری خودت را خوش نشان بدی و کلی زور می زنی

سعی می کنی الکی لبخند بزنی. بیخودی لطیفه بگی. درد داخل خودت را پنهان کنی. ولی مگه این درد لعنتی مخفی می مونه؟ یه جوری خودش را میزنه بیرون و نشون می ده. 

موندم چطوری این درد به اشک تبدیل میشه؟

آدم مثل ظرف پری میشه که از هر قسمتش با یک تکان کوچک می زنه بیرون.

 

ای روزگار .


امروز کلا دوست داشتم فقط راه بروم و چیزی ننویسم ولی آخرش نتونستم و الان پشت لپ تاب دارم می نویسم.

نوشتن یه جورایی اعتیاد میاره و انگار یه چیزی کم دارم وقتی نمی نویسم.

انگار اونایی که مطلبت را می خونند و نظر می دهند می شوند دوستهای عزیزت. باهاشون ارتباط می گیری و .

 

من همه شما را دوست دارم


حقوق و دستمزد در مصاحبه استخدامی

یکی از مواردیکه در مصاحبه های استخدامی مورد بحث قرار می گیرد حقوق و دستمزد است. غالبا مصاحبه های کاری در دو مرحله انجلم می شود، مصاحبه اول معمولا مربوط به مصاحبه کاری توسط بخش مربوطه است و مصاحبه دوم مربوط به بخش حقوق و دستمزد است. 

ولی در برخی از موارد نیز این دو مصاحبه با یکدیگر برگزار می گردد. بنابراین برای این سوالات نیز می بایست آماده شوید.

در خصوص مسائل حقوق و دستمزد در مصاحبه ها باید به موارد زیر توجه داشت:

ادامه مطلب


می شه گفت دیروز یکی از بهترین کوه های هفتگی ام را رفتم.

زیر نم نم باران و جوجه کباب و .

 

واقعا هوا عالی و فضا دلپذیر بود.

 

حتما برای دوری از این همه استرس و تنش روزانه توصیه می کنم که کوه رفتن در این فصل عالی را از دست ندهید

 

در پناه حق


راستش را بخواهید علاقه شدیدی به گوش کردن موسیقی سنتی دارم. ولی وقتی که متن شعر قبل از شروع آواز توسط فردی خوانده می شود و توضیحاتی داده می شه دیگه عاشقش می شم.

بخش

زبان و ادبیات  مربوط به وب سایت چند نقطه را هر از چند گاهی مرور می کنم. با توجه به فایل های صوتی بسیار زیبا و توضیحاتی که در این خصوص داده می شه واقعا برام جالبه و توصیه می کنم که شما هم سری بزنید و گوش کنید.

 

از این لینک می تونید بخش

زبان و ادبیات را ببینید

 

خوش باشید


خیلی وقتها می شنویم که بعضیا کلی انتقاد از زمین و زمان می کنند. همه بالاسری های خود را نادان و بی کفایت می دانند. ولی آیا واقعا مثلا در یک شرکت می شه یک مدیر نالایق بر تعدادی از افراد لایق مدیریت کند؟ 

منظور اینجانب استثا ها نیست. ولی وقتی کلیت را نگاه می کنیم آیا افراد زیر دست داناتر از افراد بالادست هستند؟

من اعتقاد دارم خیر

 

آیا حکومت نادانان بر دانایان امکان پذیر است؟ من اعتقاد دارم خیر

 

به هیچ وجه نمی توانم قبول کنم که در یک شرکت و یا در یک کشور ، سردمداران نالایق تر از عامه هستند. 

قطعا حق این افراد است که چنین مدیری و یا حاکمی داشته باشند.

 

اگر به رفتار خودمان خوب دقت کنیم حتما موارد زیادی را می بینیم که به طرز وحشتناکی بد عمل کرده ایم و مدیر نالایق را حتی مورد تشکر نیز قرار داده ایم.

 

وای بر ما


من به نوبه خودم باید از مسئولین عزیز کشورم تشکر و قدردانی ویژه ای کنم. قبلا در روزهای تعطیل مستاصل می شدم که چه کار کنم و کجا بروم! هر مغازه و فروشگاهی که می خواستی بروی کلا تعطیل بودند. وقتی می رفتی انقلاب تا دو تا کتاب بخری، هیچ مغازه ای باز نبود.

به لطف شرایط اقتصادی کشور، هر وقت و هر زمانی که برای خرید بروید ، همه باز هستند . 

توی این تعطیلات هر وقت رفتم انقلاب که کتاب بخرم، چندین مغازه باز بودند و کارم راه افتاد.

اینجاست که باید از هوش و کیاست مسئولین محترم ، قدردانی نمود

 

ممنون مسئولین عزیز و محترم کشور


امروز داشتم به موضوعی فکر می کردم که ذهنم را درگیر کرده است.

ما چرا در ایران استعفا نداریم؟ نه اینکه نداشته باشیم. چرا تشنگان خدمت ازین گزینه استفاده نمی کنند؟

واقعا فردی که سالها بر مسند یک محل قرار می گیرد تا به زور پایین نکشانیش خودش ول نمی کنه.

من این امر را در شرکتها و سازمانها به روشنی دیده و لمس کرده ام. به دلیل وجود آن فرد سازمان به طور کامل از هم پاشیده شده است ولی به هیچ وجه حاضر به استعفا و ترک خدمت نیست.

ادامه مطلب


 تکنیک های بسیاری مورد توجه مدیران قرار میگیرد و در مراودات و فعالیتهای روزمره از آنها بهره می برند. این تکنیکهای موثر بعنوان بازوی ایشان عمل می کنند و باعث ادامه کارکرد ایشان و مجموعه مربوطه می گردد.

مدیران اگر به دانش روز مجهز نباشند آنگاه نمی توانند یک شرکت را به سرمنزل مقصود برسانند. در این مطلب سعی می کنم یکی از این تکنیک ها که به نام تکنیک تحقیر نام گذاری کرده ام را تشریح نمایم

ادامه مطلب


راستش را بخواهید علاقه شدیدی به گوش کردن موسیقی سنتی دارم. ولی وقتی که متن شعر قبل از شروع آواز توسط فردی خوانده می شود و توضیحاتی داده می شه دیگه عاشقش می شم.

بخش

زبان و ادبیات  مربوط به وب سایت چند نقطه را هر از چند گاهی مرور می کنم. با توجه به فایل های صوتی بسیار زیبا و توضیحاتی که در این خصوص داده می شه واقعا برام جالبه و توصیه می کنم که شما هم سری بزنید و گوش کنید.

 

از این لینک می تونید بخش

زبان و ادبیات را ببینید

 

خوش باشید


در برخی از مراحل 

مصاحبه کاری ، در خصوص انتظارات مربوط به حقوق و دستمزد از شما سؤال خواهد شد – یعنی انتظار دستمزد شما از این شغل چه میزان است. یکی از سوالاتی که بسیاری از کارجویان در مواجهه با آن با مشکل مواجه می شوند سوال در مورد حقوق و دستمزد در مصاحبه کاری است.

دلایلی متعددی وجود دارد که کارفرمایان این سوال را می پرسند. در اکثر موارد ، شرکت محدوده پرداختی مشخصی را برای موقعیت شغلی تعیین کرده است. آنها می خواهند مطمئن شوند که انتظارات شما با آن بودجه سازگار است یا خیر.

دلیل دیگر این است که ، اگر کارها به خوبی پیش برود ، کارفرمای بالقوه شما خواهان آن است که پیشنهادی ارائه دهد که برای شما جذاب و جالب باشد. این سؤال فرصتی را برای شما فراهم می کند که درباره حقوق و مزایا و سایر درخواستهایی که مورد علاقه تان است ، بحث کنید. در هر صورت حقوق و دستمزد در مصاحبه کاری یکی از عوامل مهم و تعیین کننده در راستای گرفتن موقعیت شغلی است.

این مطلب را از سایت چند نقطه با عنوان

 حقوق و دستمزد در مصاحبه کاری و استخدامی برداشت کردم. مطلب جالبیه


بعضی وقتها استرس و فشار کاری آنچنان به آدم حمله می کنه که صدای شکستن استخوانهایت را هم میشنوی. خیلی جالبه که آدم یادش میره که هیچ چیزی ارزش سلامتی را نداره

شرایط وقتی بد میشه انگار آدم هم قاطی می کنه و دیگه نمی تونه عاقلانه فکر بکنه

ادامه مطلب


راز موفقیت چیست؟

اگر زندگی افراد موفق را دنبال کنیم به نکات قابل تاملی برخورد می کنیم . اولین و اساسی ترین خصوصیت افراد موفق، پشتکار است. این افراد از شکست نه تنها نا امید نمی شوند بلکه هر شکست برایشان درسی جدید است. شکت نشان دهنده ایرادات است و با رفع آنها مسیر صحیح یافته می شود. در بسیاری مواقع ایده ای درست با مسیری اشتباه به شکست می خورد. لذا اگر بازخوانی صحیحی صورت پذیرد آنگاه در انتخاب راه درست تجدید نظر می شود.

داشتن شبکه ای قوی از دوستان و برقراری ارتباطاتی درست قطعا یکی از نکات برجسته برای افراد موفق است.

 

ادامه مطلب


بعضی مطالب را چندین بار می نویسم و اگر لازم باشه هزاران بار دیگر هم می نویسم. چرا؟ چون آنقدر برام مهم هستند که باید بنویسم.

این چیزهایی که می نویسم شاید خنده دار باشه و برای اون افرادی که اصول مدیریت را نگاشته اند جوکی بیش نباشد ولی به هر حال اینها شاید برای اونها جوک باشه ولی برای ما خاطره است.

ادامه مطلب


چرا افراد در محیط های کاری دچار بی حوصلگی و یا بهتر بگوییم بی انگیزگی می شوند

 

به نظر من دلایل زیر را می توان بر شمرد:

1- عدم تطابق کار با علاقه ها

2- عدم وجود سیستم ها و ساختارها

3- عدم وجود شایسته سالاری

4- بی ثباتی

5- توجه نکردن به تخصص

6- نبود آموزش ها

7- در آمد غیر متناسب

.

 

لطفا موارد دیگر را نیز شما اضافه کنید


مصاحبه کاری و استخدامی یک از مراحل مهم در پیدا کردن شغل مورد نظر است. نکات زیادی در اینترنت و کتابها قابل حصول است و من هم قبلا در این مورد نوشته ام. 

چیزی که به نظرم رسید تا دوباره در موردش بنویسم نکات خیلی ظریفی است که شاید برای دوستانی که دارای تجربه کمتری هستند مفید باشه. سعی می کنم این نکات را خیلی مختصر و بطوری که قابل استفاده باشه بنویسم . این موارد اکثرا تجربه شخصی خودم می باشند و فکر می کنم برایتان قابل استفاده باشه

 

ادامه مطلب


راستش دوست داشتم امشب را چیزی از درد دل و شکایت و ناله ننویسم. ولی واقعا نمی شه. امروز رفته بودم خرید کنم از یک مغازه بقالی. شروع کرد به صحبت از اوضاع خراب کاسبی و کرایه های بالا و وضع ناجور و غیره.

اولش گوش کردم و چیزی نگفتم تا خالی بشه. 

 

ادامه مطلب


بعضی وقتها با اینکه چند روز هم تعطیله و اصولا باید آدم شاداب تر باشه ولی برعکسه

کلا همیشه وقتی سرم شلوغ تره حس و حالم هم بیشتره

وقتی سرم خلوت میشه کلا حال ندارم هیچ کاری بکنم. یه جورایی انگار وقتی کار ریخته سرم بهتر می تونم وضعیت را مدیریت کنم و به کارهام برسم. 

 

به این نتیجه رسیدم که هیچوقت نگم یه کاری را در فرصت مناسبتر انجام می دم.

 

 


قبلا که می خواستم چایی کیسه ای درست کنم، با یک تی بگ چندین چایی درست می کردم. از حق نگذریم تا پنج دفعه می شد چایی خورد باهاش. اونم چه چایی ای رسما ذغال

همیشه می گفتم چقدر این چایی ها به صرفه است که با یکیش می شه یک روز را گذراند

 

بعدها که فهمیدم بعضی از این نقاش های ساختمان هم خیلی تی بگ می خرند واقعا کنجکاو شدم که چرا تمام چایی های کیسه ای را اونا می خرند.

 

فهمیدم یک طیف وسیعی از رنگ ها را با همین تی بگ ها پوشش می دهند.

 

frown


درک تفاوت بین یادگیری و آموزش مهم است. البته، آنها به طور ناگسستنی ای پیوند خورده اند، اما آنها جنبه های یکتایی از هر فرآیند آموزشی هستند. آموزش عبارت است از دادن اطلاعات و دانش، از طریق گفتار، متن نوشتاری یا سایر روشهای ارائه دادن به شیوه ای که یادگیرنده را هدایت کند. یادگیری فرآیند جذب آن اطلاعات به منظور افزایش مهارت ها و توانایی ها و استفاده از آن در زمینه های مختلف است.

 

هدف هر چه باشد، کیفیت یادگیری تا حد زیادی به کیفیت آموزش متکی خواهد بود، بنابراین نقش مربی بسیار مهم است زیرا می تواند تأثیر زیادی در نتیجه یک دوره برای یادگیرنده داشته باشد.

بیایید ویژگی های هر یک را بررسی کنیم و ببینیم چه چیزی باعث می شود یک محیط یادگیری الکترونیکی کار کند.

 

ادامه مطلب


فروش اینترنتی با توجه به شرایط رقابتی شدید و مشکلات مربوطه جدیدا بسیار سخت شده است. نیازمندیهای بسیار زیادی را طلب می کند که بعضا سخت تر از فروش فیزیکی است. 

خصوصا برای افرادی که در این حوزه نا آشنا هستند و تجربه مرتبط ندارند بسیار هزینه زا است. زمان به ثمر رسیدن یک کسب و کار اینترنتی نیز به نظر اینجانب حدودا دو سال است. البته این زمان با توجه به امکانات و اطلاعات و . می تواند به یکسال نیز برسد. 

آنچیزی که فروش های اینترنتی و کسب و کارهای مبتنی بر انترنت از بیرون نشان داده می شوند اصلا واقعیت نیست و به هیچ وجه نمی توان گفت کاری آسان و ساده است. 

رقابت بسیار شدید است و به دست آوردن بازدید کننده و تبدیل آن به مشتری بسیار سخت است.

 

به نظر من بهترین روش کسب اطلاعات در این زمینه است و آشنا شدن با مشاغل مرتبط با این حوزه:

مثلا شغل هایی مثل کارشناس محتوا، کارشناس کپی رایتینگ، کارشناس سئو و مسئول آی تی وجود دارند و برای هر کدام از این تخصص ها نیاز به پرداخت مناسب دارید. با وجودیکه می توان به صورت فریلنسر هم استفاده نمود ولی به هر حال باید دانست که این نیازمندیها وجود دارد.

 

داشتن یک برنامه روشن از آینده کاری و مکتوب نمودن طرح و برنامه کاری، بسیار مهم و حائز اهمیت است.


وقتی فردی را پشت سر هم مدح و ثنا بکنیم و از هر اشتباه وی صرفا تعریف کنیم و اشتباهش را گوشزد نکنیم ما هم در اشتباهات وی شریک هستیم.

چرا این افراد را تبدیل به افرادی خودمختار و خودخواه می کنیم؟

آیا منافع کوتاه مدت اینقدر ارزشمند است؟ آیا بچه های ما هم نمی خواهند در همین محیط ها رشد کنند؟

 

واقعا این امر منافع ما را پوشش می دهد؟

ادامه مطلب


بسیاری از ما درک درست و واضحی از فقر نداریم. شاید هم بستن چشم هایمان را به دیدن ترجیح می دهیم و پاک کردن صورت مساله را بیشتر به نفع فکر و ذهن و آرامش مان می بینیم.

حتما در هنگام خرید با صورت شرمنده پدری که در مقابل فرزندش مقاومت می کند مواجه شده ایم. یا نداشتن لوازم التحریر دانش آموزان را دیده ایم. یا خرید خوراکی جزئی مادری از مغازه را دیده ایم.

اگر به حاشیه شهرها رفته باشیم ، وضعیت زندگی افراد را مشاهده می کنیم. با کمی سرک کشیدن به جزئیات با نکات بیشتر و بدتری نیز روبرو می شویم. ولی اینجا چند نکته وجود دارد:

  • آیا باید در حد خودمان کمک کنیم یا خیر؟ آیا این پاسخ که ما مگه چند نفر را می توانیم کمک کنیم کافیه؟
  • آیا کمک ما باعث سلب مسئولیت مسئولین می شود؟
  • اینکه ما هم مشکلات خودمان را داریم، جواب مناسبیه؟
  • دادن لباس های دست دوم به آنها کافیه؟

 

بسیاری سوالات و ابهامات دیگر نیز در فکر ما گذر می کند.

با وضعیت بد اقتصادی مردم، آیا یک بیماری سخت زندگی یک فرد را بطور کامل دگرگون نمی کند؟ هزینه های درمان را مطلع هستیم؟

به نظر اینجانب هیچ کس نمی تواند از خود سلب مسئولیت کند. درد وجود حتی یک فقیر در جامعه را باید همگی حس کنیم و مانند دردی که در خانواده خودمان هست با آن برخورد کنیم.

امیدوارم فقر و نداری از جامعه رخت بربندد و شاهد وضعیت بهتری باشیم.

 


سردی هوا چند سالیه که فقط آلودگی هوا را به یاد همه میاره. اینکه یک کشور نمی تونه هیچطوری مشکلات خودش را که مستقیم به سلامتی افرادش وابسته است را حل بکنه و یا حتی تلاش درستی در این زمینه کنه، از عجایب این عصر است.

شاید اولویت بندی مسائل و اهمیت دادن به مسائل مهم یکی از مشکلات جاری کشور ما باشه. 

 

هر روزه با انواع و اقسام مشکلات مواجه هستیم و باید یک به یک خودمان بصورت فردی مسائل را صرفا برای خودمان حل کنیم ولی آیا این راه چاره است؟ قطعا نه

مشکلات آموزشی در مدارس و دانشگاه ها. مشکلات پزشکی و درمان و

 

پس واقعا وظیفه دولت چیست؟


متن تصنیف غزلی از مولانا جلال الدین رومی


ما همگان محرمیم آنچ بدیدی بگو
ای شه و سلطان ما ای طربستان ما
در حرم جان ما بر چه رسیدی بگو
نرگس خَمار او ای که خدا یار او
دوش ز گار او، هر چه بچیدی بگو
ای شده از دست من چون دل سرمست من
ای همه را دیده تو آنچ گزیدی بگو
عید بیاید رود عید تو ماند ابد
کز فلک بی‌مدد چون برهیدی بگو
در شکرستان جان غرقه شدم ای شکر
زین شکرستان اگر هیچ چشیدی بگو
می‌کشدم می به چپ می‌کشدم دل به راست
رو که کشاکش خوش است تو چه کشیدی بگو
می به قدح ریختی فتنه برانگیختی
کوی خرابات را تو چه کلیدی بگو
شور خرابات ما نور مناجات ما
پرده حاجات ما هم تو دریدی بگو
ماه به ابر اندرون تیره شده‌ست و زبون
ای مه، کز ابرها پاک و بعیدی بگو
ظل تو پاینده باد ماه تو تابنده باد
چرخ، تو را بنده باد از چه رمیدی بگو
عشق مرا گفت دی عاشق من چون شدی
گفتم بر چون متن ز آنچ تنیدی بگو
مرد مجاهد بدم عاقل و زاهد بدم
عافیتا همچو مرغ از چه پریدی بگو

مطرب مهتاب رو شهرام ناظری


من کلا یا فارسی بلد نیستم یا کم بلدم یا درک درستی از شرایط ندارم یا کم دارم یا خدای نکرده مسئولین عزیز را خوب درک نمی کنم یا کم درک می کنم.

توی این شرایط افتضاح اقتصادی که همه مردم در هزینه های جاری مانده اند، می گویند که برای کمک به اقشار کم در آمد قیمت بنزین را بالا برده اند. عزیزان شما هیچ کاری نکنید خیلی بهتره و نمی خواد به فکر ضعیفان باشید. 

 

در این چند سال همه به چشم دیده اند که افزایش قیمت بنزین چه بلایی بر سر قیمتها می آورد، اونوقت به فکر ضعیفان هستند! اون یارانه را که به زودی باید فقط باهاش یک نان بخرند.

 

واقعا در این اوضاع فجیع اقتصادی آیا افزایش قیمت بنزین اون هم سه برابر صحیح است؟ چرا همین زندگی سخت را سخت تر می کنید؟ 

 

واقعا هزینه ها ر نمی توان تحمل کرد. واقعا شرایط سخت است. 

 

کاش می دانستید و بقیه را هم درک می کردید


کارمندان زیادی را دیده ام که هر روز به فکر شروع یک کسب و کار برای خودشان هستند. حتما شما هم با این افراد سر و کار داشته اید و شاید خودمان هم از این افراد باشیم!

ولی چطور است که برخی افراد به راحتی ریسک را می پذیرند و یک کار جدید را به راحتی شروع می کنند ولی برخی افراد آنقدر حساب و کتاب می کنند که فقط در مرحله ایده باقی می مانند؟

پ

واقعا آیا راه اندازی یک کسب و کار بدون محاسبه و حساب و کتاب می شود؟ قطعا خیر

ولی چقدر محاسبه و چقدر فکر؟ چه زمانی باید از حساب و کتاب جدا شد و استارت زد؟

 

به نظرم هر کسی که بعد از مقداری محاسبات شروع کند و ادامه دهد و شکست را بپذیرد و ادامه دهد قطعا موفق می شود.


 

دمنوش چای سبز با زنجبیل و لیمو

چای سبز برای سلامتی خواص زیادی دارد که به عنوان نمونه می توان کاهش احتمال 

دیابت نوع 2، خواص 

آنتی اکسیدانی، افزایش چربی سوزی در بدن و سم زدایی کردن را نام برد. با طرز تهیه یک دمنوش چای سبز با زنجبیل و لیمو آشنا شوید.

 

جمع آوری شده توسط بخش آشپزی سایت 

چندنقطه


موارد زیر که بعنوان رازهای پولدار شدن ذکر می کنم برای مسیر پولدار شدن و رسیدن به موفقیت موثر هستند.

 

 

1. تعویق انداختن کارها را متوقف کنید

2. بدانید که هیچ جادویی وجود ندارد

3. بر روی خود سرمایه گذاری کنید

4. بودجه بنویسید

5. بدهی خود را پرداخت کنید

6. ریسک کنید

7. تنوع


از دیروز که اینترنت بصورت نصفه و نیمه وصل شده است بازم مشغول چرخیدن توی صفحات وب شدم. راستش را بخواهید الان گیج شدم که خوشحال باشم یا ناراحت؟ از طرفی بدوت اینترنت اصلا نمیشه زندگی کرد. عملا خیلی از امور جاری مرتبط با اینترنت شده است و بسیاری از کارها مختل شده بود و از طرف دیگر با توجه به جذابیت های اینترنت ، حسابی وقت آدم را تلف می کنه. اگه یه جورایی می شد زمان صرف شده در اینترنت را کنترل کرد خیلی خوب میشد.

 

من که نتونستم شما چطور؟


وقتی یک بخش از سریال هیولا را می دیدم برام خیلی جالب و واقعی بود. یادمه توی یک جمع نشسته بودیم و وقتی اون صحنه را در سریال هیولا نشان داد، بقیه خندیدند و من فقط متفکرانه نگاه می کردم و یاد چیزهایی افتادم که دیده بودم.

 

و اما:

توی یکی از قسمتهای سریال هیولا اعضای هیئت مدیره یکی از شرکتها دور میز نشسته بودند و وقتی خواستند جلسه بعدی را تشکیل دهند فقط و فقط جایشان را عوض کردند و همانها اعضای هیئت مدیره شرکت جدید را تشکیل دادند. 

 

باور کنید همین صحنه را من در عالم واقعیت دیده بودم و فقط اوندفعه همین صحنه را توی تلویزیون هم دیدم.

 

جل الخالق


برام سوال شده که آیا این حذ از آلودگی کافیه که بمیریم یا بازم بیشتر لازمه؟ لطفا اگر کسی حد لازم برای انواع مختلف آلاینده ها را داره به مسئولین محترم اعلام کند تا زجر کش نشویم. لطفا مقادیر دقیق را به ایشان بفرستید تا تنظیم کنند و همین مقادیر را دقیق تنظیم کنند و سریع راحت بشیم.

 

اگر ممکنه مقادیر دقیق مورد نیاز را برای ایشان و با رونوشت به اینجانب بفرستید


می خوام چیزی را براتون بنویسم که احتمالا شما هم با این نوع رفتار برخوردهایی داشته اید. حتما مثالهایی هم در این مورد در ذهنتان هست ولی با این وجود دوست دارم براتون بنویسم. غرور تا حدی خوبه و وقتی که از حد خارج میشه مخرب است. بعضی وقتها این تخریب فقط خود طرف و بعضی از افراد دور و بر او را تحت تاثیر قرار می دهد و بعضا تخریب حاصل از 

ادامه مطلب


من نمی دونم چه اصراری داریم هر سریالی را آنقدر ادامه بدهیم که کلا نابود بشه.

 

این سریال لیسانسه ها بد نبود ، آدم کمی می خندید و نسبتا جالب بود. فقط نمی فهمم که چرا باید بدون صرف زمان کافی ادامه آن را به اسم فوق لیسانسه ها بسازند.

 

کلا من که ناراضی ام از این سریال


یکی از خصوصیات بدی که دارم اینه که نسبت به خوردنی جات بسیار ضعیفم. خصوصا کیک که می بینم کلا خودم را می بازم. خصوصا کیک پرتقالی . به هر حال هر کسی یه نقطه ضعفی داره دیگه.

بطور کلی کیک های اسفنجی مانند را بیشتر از بقیه کیک ها دوست دارم. خصوصا با چایی و .

 

 


وقتی کلمه نخبه را می شنویم سریعا به یاد ریاضیات و حل مسائل لاینحل می افتیم. ولی واقعا نخبه بودن چیست و نخبه کیست؟ دسته بندی های مختلفی برای نخبه ها وجود دارد و این افراد به نوعی سرآمد های زمینه خود هستند. 

 

نخبه های هوشی:

این افراد دارای هوش و یا آی کیو بالای می باشند و در محیط مناسب می توانند منجر به تولید علم و نظریه های طوفانی شوند. این افرادی که منجر به تغییرات عمده در زندگی بشریت می شوند بسیار محدود هستند ولی نه به این دلیل که نخبگان هوشی بسیار کم هستند بلکه به این دلیل که این افراد باید در جایگاه مکانی و زمانی مناسب قرار گیرند. 

این افراد اگر در فضا و بستر مناسب قرار نگیرند خیلی موثر نخواهند بود و لذا تنها زمانی قادر به حرکت هستند که شرایط دست به دست هم داده باشد.

 

نخبه های ریسکی:

این افراد گروه بسیار موثر در جوامع هستند. این افراد غالبا افرادی هستند که با توجه به پذیرش ریسک بالا، می توانند سرمایه داران جامعه شوند. بعنوان مثال بازرگانان موف را می توان از این دسته دانست. 

ادامه مطلب


چرا بعضی وقتها ما اونقدر بی رحم می شویم که همه احساس ترس از وجودمان می کنند ولی خودمان اصلا نمی فهمیم؟ وقتی ویدئو مربوط به اون کودک زباله جمع کن را که در سطل آشغال انداخته بودند را می دیدم، فقط ترسیدم. راستش اولش صرفا داشتم به کار اون فرد فکر می کردم و می گفتم چقدر کار بدی کرده است ولی بعدا که به خودم آمدم ترسیدم. گفتم من چه کارهایی می کنم که فقط ازم تا بحال فیلم نگرفته اند! شاید اگر از سبقت گرفتن من هم و رفتار بد من در رانندگی هم فیلم بگیرند به همان اندازه شرمنده خواهم شد. شاید از عدم رعایت حق تقدم من هم فیلم بگیرند همانقدر بد و زننده باشد. شاید از غیبت کردن های من هم ویدئو تهیه شود همانثدر زشت باشد. .

 

 

دوست دارم از ترسم که شده خوبتر باشم


این دیر اومدن به جلسات بد جوری اعصاب خرد کن شده. یه سری افراد واقعا فکر می کنند وقتی دیر می آیند به جلسه کلی کلاس دارند. نمی دونم چرا نمی فهمند که توهین به بقیه است. واقعا کسی این حس را داره که کلاسش بالا می ره با دیر اومدن به جلسات؟؟؟!!!

 

عجبا


یکی از دوستای نزدیکم یه روز که داشتیم خیلی صمیمانه با هم حرف می زدیم، گفت چرا مطلب مینویسی و وقتت را تلف می کنی! می گفت مگه مهمه که این چیزها را توی وبلاگ بنویسی؟ مگه اصلا کسی می خونه؟

 

راستش تنها جوابی که دادم و بسیار راضی کننده برام بود این بود که تو چرا مطلب نمی نویسی؟ تو چرا وبلاگ نداری؟ تو اگه ننویسی فرقی داره؟

 

به نظرم جوابم براش قانع کننده بود، چون دیگه ادامه نداد.


پرهیزگار باش که دادار آسمان

فردوس جای مردم پرهیزگار کرد

نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود

مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

هر کو عمل نکرد و عنایت امید داشت

دانه نکاشت ابله و دخل انتظار کرد

 

قبلا که این شعر را می خواندم و در بسیاری از موارد بعنوان ضرب المثل استفاده می کردم، هیچ وقت فکر نمی کردم، دیگه اصلا کاربردی نداشته باشه و خیلیا هستند که کاملا برعکس نابرده رنج، گنج برایشان میسر می شود!


در جوامع یکی از اصلی ترین مسائل ، سلامتی است و اهمیت سلامتی بر هیچ کس پوشیده نیست. هم از لحاظ هزینه های مربوطه و هم از لحاظ کارا بودن جامعه. ولی آیا سلامتی جامعه خود به خود حاصل می شود؟ با این حجم آلودگی و مشکلات عدیده مواد غذایی آیا سلامتی جامعه حاصل می شود؟ قطعا خیر

متاسفانه در کشور ما هر کس باید خودش به فکر مسائل سلامتی خودش باشد و همانطورکه واضح است، این امر فقط تا حدودی امکام پذیر است. بنابراین فقط باعث تنش و استرس می شود. وظیفه دولت چیست؟ فقط دیدن از بین رفتن افراد جامعه.

 

آیا همه به راحتی به خدمات پزشکی دسترسی دارند؟

 

آیا امکانات ورزشی در اختیار همگان قرار دارد؟

 

لطفا یکی بگه وظیفه دولت چیه


اگر جدیدا به میدان انقلاب رفته باشید حتما با کتابهایی با چاپهای بی کیفیت و ارزان قیمت که اکثرا در کنار خیابان به فروش می رسند مواجه شده اید. جنس کاغذ این کتابها بسیار بی کیفیت است و البته قیمت بسیار پایینتری هم نسبت به کتابهای با کیفیت دارند. ولی نکته جالب اینه که قیمت پشت جلد بالایی درج شده است. مثلا پشت جلد زده اند هشتاد هزار تومان ولی می گویند که با پنجاه درصد تخفیف چهل هزار تومان می دهند.

 

البته اینکه قیمت مناسبتر شده است شاید برای خوانندگان خوب باشد ولی اینکه آیا این نوع انتشار قانونی است یا خیر و حق مولف داده می شود یا خیر را نمی دانم.

 

به هر حال نبوغ ایرانیا اینجاها خودش را نشان می دهد.


من از قدیم خرما زاهدی را خیلی دوست داشتم و دارم. ولی وقتی با بسیاری از دوستانم در مورد این خرما صحبت می کنم، حتی اسم اون را هم نشنیدند. یک تفاوتی که توی تهران و جنوب ایران در خصوص خرما وجود داره همینه که سایر خرماها را اصلا نمی شناسند.

اکثر افراد صرفا یک یا حداکثر چند خرما را می شناسند و اصلا حتی سراغ سایر خرماها هم نمی روند.

 

به نظرم بهترین خرما برای چای خوردن خرمای زاهدی است. این خرما بسیار خوشمزه و خوب است.

 

به هر حال من خودم سعی می کنم هر چند ماه یک نوع خرما را تست کنم.


در شرایط جاری تخصص بطور کامل مهجور شده است و قدر و منزلت خودش را از دست داده است. عموما شرکت ها به دلیل اینکه بر پایه تخصص نفرات بنیان نهاده نشده اند به نفرات هم وابسته نیستند. به این معنی که غالبا کارها بر اساس رانت بین شرکتها توزیع می شود. غالبا افراد متخصص به نوعی سرخورده شده اند و با مشکلات عدیده مواجه هستند. از یک طرف افراد متخصص به دلیل شخصیت کاری که برای خودشان قائل هستند نمی توانند تن به تملق بدهند و از طرف دیگر تخصص شان جایگاهی برایشان ایجاد نمی کند. 

 

برخی رشته ها به دلیل شرایط ویژه ای که دارند در این خصوص وضعیت بهتری دارند. مثلا رشته معماری  به دلیل اینکه می تواند برای خودش کسب و کاری راه بیندازد شرایط بهتری دارد و می تواند از زیر کارمندی فرار کند. رشته هایی مانند تغذیه نیز شبیه معماری هستند از این جهت که می توانند با ایجاد کلینیک تغذیه و ارائه رژیم های مختلف برای خودشان کار کنند. 

 

به هر حال همیشه توصیه من به دوستانی که در حال انتخاب رشته هستند. حرکت به سمت رشته هایی است که بتوانند بعدا برای خودشان کنند حتی اگر نمی توانند وارد یک رشته اینچنینی شوند تخصص هایی را کسب کنند که بتوانند با آن به طور مستقل به کسب درآمد بپردازند. از جمله آشپزی و یا آرایشگری و .

 

شرایط کار کردن در شرکتها بسیار سخت است و قطعا کارمندی مانند سابق مورد توجه نخواهد بود


دیگه نمی دونم تسلیت بگم، ناراحت بشم، . کلا به نظرم به مرز دیوانگی داریم نزدیک می شویم. هر روز خبرهای بدتر از دیروز. هر روز کشته شدن تعداد بیشتری از هموطنان. من متخصص روان شناسی نیستم ولی مطمئنم که این ماجراها برای دیوانه کردن یک ملت کاملا کافیه


حال سیستان خوب نیست. در شرایطی که خبرهای مختلف به سمت مردم هجوم آورده اند و گوش همه را پر کرده اند، مردم در سیستان با سیل دست و پنجه نرم می کنند. اینکه دولت باید در اسرع وقت به آنها رسیدگی کند ، خواسته ای درست و به حق است. ولی همانطورکه می دانیم مانند بلایای طبیعی قبلی ، درست عمل نمی کند.

باید به کمک این عزیزان و هموطنان خود بشتابیم.

سیستان را دریابیم


بعضی وقتها آدم حس می کنه که دنیا داره روی سر آدم خراب میشه. نا امیدی تمام وجود آدم را فرا میگیره و کلا نا امید مطلق میشیم.

من در این مواقع می زنم به طبیعت و خصوصا کوه

وقتی این حس بی دلیل به سراغم میاد و حسابی خودم را کنکاش می کنم می فهمم که اونقدرها هم بی دلیل نیست. بعضی وقتها سعی می کنیم که مساله ای را بدون حل کردن آن فراموش کنیم ولی واقعیت اینه که فراموش نمیشه. این موارد پنهان شده یه دفعه بر می گرده و به سراغ آدم میاد.

 

بهتره مسائل و مشکلات را فقط فراموش و یا پنهان نکنیم. بلکه بهتره ابتدا اونها را با خودمون حل کنیم و بعد بسپاریم به تاریخ

 

 


ویروس کرونا چیست ؟ علائم ویروس کرونا چیست ؟ با راههای پیشگیری و درمان آن آشنا شوید.

تاریخچه ویروس کرونا

ویروس کرونا یک نوعی ویروس شایع است که باعث ایجاد عفونت در بینی، سینوس ها یا گلو شما می شود. بیشتر ویروس های کرونا خطرناک نیستند.

برخی از انواع آنها خطرناکتر هستند. حدود 858 نفر در اثر سندرم تنفسی خاورمیانه (MERS) جان خود را از دست داده اند که نخستین بار در سال 2012 در عربستان سعودی و سپس در کشورهای دیگر در خاورمیانه، آفریقا، آسیا و اروپا ظاهر شد. در آوریل 2014، اولین آمریکایی برای MERS در ایندیانا بستری شد و یک مورد دیگر در فلوریدا گزارش شد. هر دو تازه از عربستان سعودی برگشته بودند. در ماه مه 2015، شیوع MERS در کره رخ داد که بزرگترین شیوع خارج از شبه جزیره عربستان بود. در سال 2003 ، 774 نفر در اثر شیوع سندرم حاد تنفسی حاد (SARS)  فوت کردند. از سال 2015، هیچ گزارشی دیگری از SARS گزارش نشده است. MERS و SARS انواع ویروس کرونا هستند.

 

این مطلب بسیار مفید را در راههای پیشگیری و درمان ویروس کرونا بخوانید 


سریال وایکینگ ها یکی از سریال های جالبی است که در حال دیدن آن هستم. دوستانی که علاقمند به دیدن سریال می باشند را به دیدن سریال های زیر توصیه می کنم:

- سریال وایکینگ ها

- سریال لیست سیاه

- سریال مرده های متحرک

 

واقعا این سریال ها جذاب هستند


شما به همان روشی که سرماخوردگی را درمان می کنید ، علائم عفونت ویروس کرونا را درمان می کنید.

  1. استراحت فراوان کنید.
  2. مایعات بنوشید.

  3. برای رفع گلو درد و تب از داروهای مناسب آن استفاده کنید. اما به کودکان یا نوجوانان زیر 19 سال آسپرین ندهید. به جای آن از ایبوپروفن یا استامینوفن استفاده کنید.
  4. یک مرطوب کننده یا دوش بخار نیز می تواند به تسکین گلو درد کمک کند.

اگر بیمار شدید، علائم خود را درمان کرده و در صورت بدتر شدن و مشاهده درد در قفسه سینه یا مشکل تنفسی ویا  احساس  کنید حالتان بد است حتما با پزشک تماس بگیرید.

 

 

علائم شایع ویروس کرونا

بیشتر

ادامه مطلب


امسال با تورم بسیار بالایی مواجه بودیم و همگی اذعان دارند که زندگی کارمندان با مشکلات عدیده ای مواجه شده است. حقوق بگیران با توجه به اینکه دریافتی ثابتی دارند به شدت از تورم آسیب می بینند. کاسب ها نیز قطعا آسیب می بینند ولی با توجه به اینکه آنها درصدی را بعنوان سود بر روی اجناس می کشند خب مشکلات کمتری نسبت به کارمندان دارند.

 

در این شرایط بعضا شنیده می شود که نماینده های مجلس عدد شصت درصد را بعنوان افزایش حقوق کارمندان برای سال آینده پیشنهاد می دهند. سال پیش نیز اوضاع بر همین منوال بود ولی در انتها با یک افزایش حقوق ناچیز مواجه شدیم.

به نظر اینجانب اینکه دولت افزایش حقوق های بسیار ناچیزی را برای کارمندان لحاظ می کند دور از انصاف است. این قشر عملا در حال از بین رفتن هستند و از پس هزینه های جاری خود بر نمی آیند.

 

امیدوارم امسال عاقلانه رفتار شود و بیش از این مردم را با مشکل مواجه نکنند


متاسفانه وضعیت این ویروس کرونا هر روز بدتر از روز قبل میشه و با سرعت بسیار زیادی در حال گسترش است. جالبه که هیچگونه کنترلی بر روی آن وجود نداره. داروخانه ها اصلا هیچگونه ژل و الکل و دستکش و ماسکی ندارند.

 

به نظر من تنها راه حل تعطیلی مطلق کشور حداقل به مدت دو هفته است و اینکه به مردم اطلاع رسانی صحیح شود.

 

کاش باز هم اینقدر طول ندهند که دیگه به هیچ وجه راه بازگشتی باقی نمونه


فکر می کنم در دوران قرنطینه یکی از خوشحالترین افراد وبلاگ نویسان هستند. وقت کافی و وافی برای نوشتن پیدا شده است و تا می تونیم می نویسیم و البته می خونیم.

امیدوارم همگی مواظب سلامت خود و خانوانده و هموطنان عزیزمان باشیم تا این بلا هم به زودی رفع بشه.

خلاصه از این فرصت قرنطینه هم تا می تونیم استفاده می کنیم


این روزها باید یه جورایی خودمون را در خانه سرگرم کنیم. قرنطینه خانگی اگر با برنامه ریزی مناسب همراه نباشه، حسابی خسته کننده است. 

یکی از چیزهایی که همیشه علاقه داشتم یاد بگیرم کنده کاری روی چوب بود. ولی متاسفانه اقدام به خرید ادوات مربوط بهش نکرده ام. ولی حتما باید یادم باشه که در اولین فرصت بعد از رفع این بلای کرونا، بروم و وسیله هاش را بخرم. بهر حال همیشه عاضق کار با چوب بوده ام.

ولی فکر کردم چه کار دیگه می تونم انجام بدم. یکی از چیزایی که به وسیله خاصی نیاز نداشت همان خواندن کتاب است. بنابراین شروع به خواندن کتاب و نیز گوش کردن کتاب صوتی کردم.

واقعا لذت بخش است

امیدوارم بتونیم از این فرصت اجباری که باید در خانه بمانیم کمال استفاده را بکنیم


آمار ارائه شده رسمی کرونا خیلی واضحه و از طریق مجاری رسمی ارائه می شود. ولی یکی میگه آمار صعودیه و یکی میگه آمار نزولیه

به نظرم یکی دست به قلم بشه و این آمار را به چهار تا نمودار ساده تبدیل کنه و بفرسته برای همه و جلوی این همه دعوا را بگیره 


چند سال پیش یک لپ تاپ آخرین سیستم خریده بودم. اگر اشتباه نکنم دو میلیون و پانصد هزار تومان . چند روز پیش خواستم یک تبلت بگیرم و کلی جستجو کردم. دیدم یک تبلت واقعا متوسط به همان قیمت است. 

بجاش امکاناتی را که می تونیم بخریم را می تونیم حمل کنیم


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها